سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گوناگون - حرم دل

  •   راه جلوگیری از شهوت و...(پند لقمان به فرزند)
  • پند لقمان حکیم به فرزند

    روزه راه جلوگیری شهوت

    ای پسرم! تو از آن روزی  که به دنیا آمدی ، پشت به دنیا و رو به آخرت کردی ، و خانه ای که داری به طرف آن می روی نزدیک تر از خانه ای است که از آن دور می شوی ، پسرم همواره با علما بنشین ولی با آنان بحث مکن ، که اگر چنین کنی از تعلیم تو دریغ می ورزند ، و از دنیا به قدر نیازت استفاده کنید ، و یک باره دنیا را ترک مکن ، وگرنه سربار جامعه خواهی شد ، و در دنیا آنچنان داخل مشو که به آخرتت ضرر رساند ،  آن قدر روزه بگیر که از شهوتت جلوگیری کند، و آن قدر روزه مگیر که از نماز بازت دارد، زیرا نماز نزد خدا محبوبتر از روزه است.

    دنیا دریایی است عمیق

    پسرم دنیا دریایی است عمیق، که دانشمندانی بسیار در آن هلاک شدند، و چون چنین است تو کشتی خود را در این دریا از ایمان بساز، و بادبان آن را از توکل قرار ده، و آذوقه ای از تقوای خدا در آن ذخیره کن، اگر نجات یافتی، به خاطر رحمت خدا نجات یافته ای و اگر هلاک شدی به گناهانت هلاک شده ای.

    زنهار، که به خاطر بدست آوردن چیزهایی غیر از علم و ادب، از به دست آوردن ادب خسته نشوی ، و اگر در امر دنیا شکست خوردی، هوشیار باش که در امر آخرت مغلوب نشوی، و بدان اگر در بدست آوردن علم شکست بخوری، در امر آخرتت شکست خورده ای، و در برنامه زندگیت زمانی برای بدست آوردن علم بگذار، برای اینکه عمر گرانمایه را هیچ چیز چون ترک علم ضایع نمی کند.

    و مبادا که هرگز با اشخاص لجوج در افتی، و هرگز با مردی دانشمند جدال مکن، و با هیچ ستکگری سازگاری و دوستی مکن، و با هیچ زشتکاری برادری مکن، و با هیچ متهمی رفاقت مکن، و علم خود را مانند پولت گنجینه کن، و به هر کس و ناکس عرضه مدار.

    از خدا بترس – به خدا امید داشته باش

    پسرم از خدای عزوجل انچنان بترس که اگر در قیامت نیکی های همه نیکان جن و انس را داشته باشی باز ترس آن داشته باشی که عذابت کند، و از خدا امید رحمت داشته باش آنچنان که اگر در روز قیامت تمامی گناهان جن و انس را داشته باشی، باز احتمال و امید اینکه خدا تو را بیامرزد داشته باشی.

    پسر گفت: پدر جان چطور چنین چیزی ممکن است، که در عین داشتن چنان ترسی، این چنین امیدی هم داشته باشم ، و این دو حالت متضاد در یک دل چگونه جمع می شود؟ لقمان گفت: پسرم اگر قلب مؤمن را بیرون آرند، در ان دو نور یافت می شود، نوری برای ترس و نوری برای امید و اگر آن دو را با مقیاسی بسنجد، برابر هم هستند، هیچ یک از دیگری حتی به سنگینی یک ذره بیشتر نیست، و کسی که بهخدا ایمان دارد، به گفته او نیز ایمان دارد، و کسی که به گفته او ایمان داشته باشد، به فرمان او عمل می کند، و کسی که به فرمان او عمل نکند، گفتار او را تصدیق نکرده ، پس این حالات دل هر یک گواه دیگری است.

    کسی که از خدا هراسناک باشد او را دوست هم دارد

    پس کسی که به راستی ایمان به خدا داشته باشد، برای خدا عمل را خالص و خیرخواهانه انجام می دهد، و کسی که برای خدا عمل را خالص و خیرخواهانه انجام دهد، براستی ایمان به خدا دارد، و کسی که خدا را اطاعت می کند، از او هراسناک نیز هست، و کسی که از خدا هراسناک باشد او را دوست هم دارد، و کسی که او را دوست بدارد، فرمانش را پیروی می کند، و کسی که پیرو فرمان خدا باشد، مستوجب بهشت و رضوان او می شود، و کسی که پیروی خشنودی خدا نکند، از غضب او هیچ باکی ندارد، و پناه می بریم به خدا از غضب او.

    چند پند دیگر

    پسرم صد دوست بگیر ، ولی یک دشمن نگیر. فرزندم امانت را بپرداز، تا دنیا و آخرتت سالم بماند ، و امین باش که خدا خائنان را دوست ندارد، پسرم این طور مباش که به مردم نشان دهی که از خدا می ترسی، و در قلبت بی پروای او باشی.

    پسرم مردم قبل از زمان تو برای فرزندان خود ثروت فراوان جمع کردند، و الآن تو می بینی که نه آنچه جمع کرده بودند مانده است ، و نه آن فرزندان که برایشان آن ثروت را جمع کردند، آخر مگر نه این است که تو بنده ای اجیر هستی و مأمور شده ای کاری را انجام دهی ، و وعده ات دادند که در مقابل مزدت بدهند؟ پس عملت را کامل انجام بده، تا اجرت را کامل دهند.

    در دنیا مانند گوسفن مباش

    و در این دنیا چون گوسفندی مباش که در زراعتی سبز و خرم بیفتد و بچرد تا چاق شود. چون آن حیوان هر چه زودتر چاق شود ، به کارد قصاب نزدیکتر شده است ، ولیکن دنیا را به منزله پلی بگیر، که بر روی نهری زده باشند، که تو از آن بگذری و رهایش کنی ، و دیگر تا ابد به سوی ان بر نگردی، پس باید آن را خراب کنی ، نه آنکه تعمیر نمایی، چون تو مأمور به تعمیر نیستی .

    در آخرت از چهار چیز سؤال می شوی

    و بدان که تو به زودی و در فردایی نزدیک وقتی پیش خدای عزوجل بایستی، از چهار چیز بازخواست خواهی شد ، از جوانی ات که در چه راهی تباه کرده ای، و از عمرت که در چه فانی اش ساختی، و از اموالت که از کجا آوردی و در کجا مصرف نمودی، پس خود را آماده کن و جوابی مهیا بساز، و از آنچه از دنیا از کفت رفته غم مخور چون دنیا دوام و بقا ندارد، پس حواست را جمع کن و سخت در کار خویش بکوش و در دلت همواره توبه را تجدید کن، و در زمان فراغتت در در عمل شتاب کن قبل از آنکه مرض ها و بلاها به سوی تو روی آرند و قبل از آنکه ایامت به سر آید و مرگ بین تو خواسته هایت فاصله اندازد.

    زنهار از کسالت و بدخلقی

    پسر جان زنهار از کسالت و بد خلقی و کم صبری، که با داشتن این چند عیب هیچ دوستی با تو دوام نمی آورد، چون کسی که حسن خلق دارد خوبان او را دوست می دارند، و بدکاران از او دوری می نمایند.

    پسر جان! به آنچه خدا قسمت تو کرده قانع باش تا زندگی تو با صفا شود.

     



  • نویسنده: شاید یک منتظر(سه شنبه 86/4/26 ساعت 9:22 عصر)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   اثر گناه در محروم کردن انسان از عبادت
  • اثر گناه در محروم کردن انسان از گناه

    در روایت آموزنده ای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی ساده ای داد، فرمود: انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بسته اند، نمی گذارند بلند شوی. این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. این را مکرر علما در کتابهای خودشان نوشته اند که گناه روز مانع چنین توفیقی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمی شوم، بیدار هم که بشوم نمی توانم بلند شوم. فرمود یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمی دانی. یعنی اگر می خواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی.

    فردی – که اگر نام ببرم شاید همه تان او را بشناسید – می گفت: پیش مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی بودم. مردی که از علما و خیلی متشخص بود، به منزل ایشان آمد. اولا (آن مرحوم) اعتنای زیادی به او نکرد. بعد که به کارهای دیگران رسیدگی کرد، آن مرد رو کرد به وی و گفت: آقای حاج شیخ! یک عرضی خدمت شما دارم. بله بفرمایید. گفت: من نمی دانم که چه سری هست من خیلی دلم می خواهد که سحرها بلند شوم عبادت کنم و بیدار هم می شوم ولی هر کاری می کنم که بلند شوم نمی توانم. این وضع هست تا طلوع صبح. بعد از طلوع صبح، دیگر راحت بلند می شوم. من نمی فهمم این چه حسابی است؟ آمده بود که ایشان مثلا یک دعایی به او بدهد که این حالت از او رفع شود. هرچه گفت او گفت: حالا عجالتا بفرمایید تشریف ببرید، و به او اعتنا نکرد. آن شخص گفت: ما یک مقدار ناراحت شدیم که آخر او پیرمرد و محترم و متشخص است. می گفت وقتی که آن مرد می رفت، نزدیک در منزل یا در اتاق که رسید، آقاشیخ حسنعلی با صدای بلند گفت (گو یا شنید) ان شاء الله موفق نخواهی شد. بیشتر تعجب کردم. بعد به او گفتم (چرا این طور برخورد کردی؟) جریانی را گفت که این مثلا در چه قضایایی که مربوط به کجا بود یک خیانتی مرتکب شده و آن خیانت نمی گذارد که او چنین توفیقی پیدا کند و پیدا نخواهد کرد.

    بالاتر از سخن این مرد عالم، سخن خود امیرالمؤمنین است، از آن بالاتر که نمی شود. آن شخص گفت: آقا چرا محرومم؟ فرمود: تو مردی هستی که قیدها یعنی کنده ها (به تو بسته شده) قید و کنده نامرئی به دست و پایت زده شده؛ تا آنها را باز نکنی، نمی شود. باز کردن آنها یعنی چه؟ یعنی قبلا توبه کردن، خود را پاک کردن و شستشو دادن، تا بعد خداوند چنین توفیقی به تو بدهد.



  • نویسنده: شاید یک منتظر(یکشنبه 86/4/24 ساعت 10:2 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   خاک بر سر بد حجاب ب عفت
  • این شعرو خودم گفتم امیدوارم خوشتون بیاد نظر هم یادتون نره

    می خوام امروز از بی غیرتی ها بگم

    بشکنم بغض گلومو  از بی عفتی ها بگم

    می خوام بگم آخرالزمونه

    مردای این دوره خار و زبونه

    عفت و پاکیزگی ، غیرت و مردونگی ارزونه

    قیمت اون کمتر از یه تکه نونه

    لعنت خدا به این دوره زمونه

    ولی برای ظهور مهدی این یه نشونه

    بی غیرتی مردا تو این دوره به غایت میرسه

    بی حیایی زَنا به حد نهایت می رسه

    مردا به باد میدن مردونگی و غیرتشون

    زَنا حرّاج میکنن پاکی عفَّتشون

    زَنا می خوان نشون بدن بی حیاییشون

    پس چادرو از سزر میندازن ، ظاهر میکنن زینتشون

    برای اینکه بی غیرتی مرداشونو نشون بدن

    می پوشن لباسای بدن نما کوتاه و تنگ

    بازم چون که می خوان بگن خیلی بی حیا و بی عفتن

    می زنن بالا پاچه شلواراشون یا که می پوشن شلوارک کوتاه تنگ

    مردا هم که می خوان از قافله پس نمونن

    موهاشونو گیس میکنن ، ابروشونو بر می دارن

    خاک بر سر اون دختر بی عفت

    لعنت خدا به مردای بی غیرت



  • نویسنده: شاید یک منتظر(چهارشنبه 86/4/20 ساعت 7:10 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   پس از مرگ
  • نمی دانم (دکتر علی شریعتی)



  • نویسنده: شاید یک منتظر(سه شنبه 86/4/19 ساعت 7:49 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   اگر کسی را دوست داری..
  • شکسپیر : اگر کسی را دوست داری رهایش کن، سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده

     

    دانشجوی زیست شناسی : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... او تکامل خواهد یافت

     

    دانشجوی آمار : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر دوستت داشته باشد ، احتمال برگشتنش زیاد است و اگر نه احتمال ایجاد یک رابطه مجدد غیر ممکن است

     

    دانشجوی فیزیک : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ...اگر برگشت ، به خاطر قانون جاذبه است و اگر نه یا اصطکاک بیشتر از انرژی بوده و یا زاویه برخورد میان دو شیء با زاویه صحیح هماهنگ نبوده است

     

    دانشجوی حسابداری : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر برگشت ، رسید انبار صادر کن و اگر نه ، برایش اعلامیه بدهکار بفرست

     

    دانشجوی ریاضی : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر برگشت ، طبق قانون 2=1+1 عمل کرده و اگر نه در عدد صفر ضربش کن

     

    دانشجوی کامپیوتر : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر برگشت ، از دستور کپی - پیست استفاده کن و اگر نه بهتر است که دیلیت اش کنی

     

    دانشجوی خوشبین : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن... نگران نباش بر می گردد

     

    دانشجوی عجول : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ... اگر در مدت زمانی معین بر نگشت فراموشش کن

     

    .دانشجوی شکاک: اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ...اگر برگشت ، از او بپرس " چرا " ؟

     

     دانشجوی صبور : اگر کسی را دوست داری ، به حال خود رهایش کن ...اگر برنگشت ، منتظرش

     



  • نویسنده: شاید یک منتظر(دوشنبه 86/4/4 ساعت 8:31 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   تو را....
  • کى رفته‏اى ز دل، که تمنا کنم تو را ؟!

    کى بوده‏اى نهفته، که پیدا کنم تو را ؟!

    غیبت نکرده‏اى، که شوم طالب حضور

    پنهان نگشته‏اى، که هویدا کنم تو را

    با صدهزار جلوه برون آمدى، که من

    با صدهزار دیده تماشا کنم تو را

    بالاى خود در آینه چشم من ببین

    تا با خبر ز عالم بالا کنم تو را

    مستانه کاش! در حرم و دیر بگذرى

    تا قبله‏گاه مؤمن و ترسا کنم تو را

    خواهم شبى، نقاب ز رویت برافکنم

    خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم تو را

    گر افتد آن دو زلف چلیپا به چنگ من

    چندین هزار سلسله در پا کنم تو را!

    طوبى و سدره، گر به قیامت به من دهند

    یک جا فداى قامت رعنا کنم تو را

    زیبا شود به کارگر عشق، کار من

    هر گه نظر به صورت زیبا کنم تو را

     



  • نویسنده: شاید یک منتظر(دوشنبه 86/4/4 ساعت 8:20 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

  •   رهاکن بمیرم
  • رهاکن که در چنگ طوفان بمیرم

    به این حال و روز پریشان بمیرم

    نه میخواستی با تو آزاد باشم

    نه دل داشتی کنج زندان بمیرم

    گلِ چیده ام...قسمتم بود بی تو

    که در بستر خشک گلدان بمیرم

    اگر ایستادم نه از ترس مرگ است

    دلم خواست مثل درختان بمیرم

    نه ... بگذار دست تو باشد تمامش

    بسوزان بسوزم،بمیران بمیرم

    شب سوز پاییز،سرمای آذر

    ولم کرده ای زیر باران بمیرم

    تووقتی نباشی چه بهتر که یکروز

    بیفتم کنار خیابان بمیرم

     



  • نویسنده: شاید یک منتظر(دوشنبه 86/4/4 ساعت 8:18 صبح)
  •  ( )  پیام از منتظران مهدی

     

     

    <      1   2      

  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • رئیسمان را زندانی کرده ایم(آیت ا.. بهجت)
    بهار سبز زندگی....
    به یاد آن شب نورانی2
    به یاد آن شب نورانی 1
    مفاسد آخرالزمان
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •  
  •  شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ
  •  
  • استخاره


  •  
    وضعیت آب و هوا
  •  گنجینه تصاویر

  •  ارسال کارت پستال

  •  مداحی و مولودی

  •  نواهای مخصوص امام زمان


  • کل قدوم سبز : 218995
    قدوم سبز امروز : 4
    قدوم سبز دیروز : 16


      پیوندهای روزانه


  • زیارت امام رضا(ع) از راه دور [152]
    دفتر توسعه وبلاگ های دینی [95]
    تصاویر زنده و مستقیم از کربلا [124]
    شبکه اطلاع رسانی امام مهدی (عج) [105]
    مسجد جمکران [79]
    قائم (عج) [68]
    امام مهدی [72]
    سایت محبان مهدی [199]
    [آرشیو(8)]

     

     فهرست موضوعی یادداشت ها
    مناجات[28] . مهدویت[24] . دل نوشته[23] . گوناگون[22] . آیت الله بهجت . رهپویان شهیدان سالگرد . سالگرد یادبود شهدای رهپویان وصال شیراز .

     

      مطالب بایگانی شده
    این قافله عمر عجب می گذرد
    قدیمیا
    پاییز 1386
    تابستان 1386
    آرشیو

      موضوعات وبلاگ من

     

      درباره من
     
    نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
     

    گوناگون - حرم دل

    لوگوی وبلاگ من
    گوناگون - حرم دل

    اشتراک در خبرنامه

     

     

    لینک دوستان من
    آقاشیر
    دنیای من پر از عکس و حرف نگفته
    یادداشتهای من
    حرم دل
    دوزخیان زمین
    مکتب خانه
    زیر خیمه
    خلوت تنهایی
    اوریا
    جوان ایرانی
    نـو ر و ز
    کلبه احزان
    علقمه
    هر کی به هر جا رسید با دلش رسید

     لوگوی دوستان من