مرحوم آیت الله العظمی محمد تقی خوانساری – که نماز باران ایشان معروف است- از مراجع تقلید عظام شیعه بود. ایشان پس از اینکه مرحوم کربلایی کاظم را امتحان کردند به او فرمودند :
می توانی قرآن را از اول به آخر بخوانی؟
گفت :آری. وشروع کرد به خواندن بزرگترین سوره قرآن یعنی سوره مبارکه بقره از آخرین آیه به سمت آول.
مرحوم خوانساری فرمودند:
بسیار عجب است ! من شصت سال است سوره "قل هو الله احد" (سوره توحید) را که چهار آیه است می خوانم و نمی توانم بدون فکرو تامل از آخر به اول بخوانم ولی این مرد عامی دهاتی سوره بقره را که 286 آیه است بدون تامل مستقیما و معکوسا از حفظ می خواند.
( ) پیام از منتظران مهدی |
السلام ای میهمانی خدا
ماه خوب و آسمانی خدا
السلام ای روزه داران السلام
عاشقان مخلص ماه صیام
السلام ای ناله های نیمه شب
حال پرسوز دعای نیمه شب
السلام ای ذکر پرشور سحر
ای مناجات دل افروز سحر
السلام ای روزهای بی گناه
السلام ای شور اشک و سوز و آه
السلام ای روزه دار بی قرین
السلام ای دلبر صحرا نشین
یک شبی افطار میهمانم نما خود تو قاری قرآنم نما
( ) پیام از منتظران مهدی |
49.به تهمت و سوء ظن مرد به قتل مى رسد.
50.مرد به مرد پیشنهاد عمل زشت مى کند و خود و اموالش را در اختیار او مى گذارد.
51.مرد به خاطر آمیزش با زنان مورد سرزنش قرار مى گیرد که چرا با مردان آمیزش نمى کند.
52.مرد ازکسب زنش از هرزگى نان مى خورد و آن را مى داند و به آن تن مى دهد.
53.زن بر مرد خود مسلط مى شود، وکارى راکه مرد نمى خواهد انجام مى دهد، و به شوهر خود خرجى می دهد.
54.مرد، زن وکنیزش را براى زنا کرایه مى دهد و به خوراک و نوشیدنى پستى تن در مى دهد.
55.سوگندهاى به ناحق به نام خدا بسیار مى گردد.
56.قمار آشکار مى گردد.
57.شراب را بدون مانع علناً مى فروشند.
58.زنان مسلمان خود را در اختیارکافران مى گذارند.
59.لهو و لعب آشکار مى گردد وکسى که ازکنار آن عبور مى کند از آن جلوگیرى نمى کند و کسى جرأت جلوگیرى را ندارد.
60.مردم شریف را خوار مى کند، کسى که مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند.
61.نزدیک ترین مردم به فرمانروایان کسى است که به دشنامگویى ما خانواده ستایش شود.
62.هرکس ما را دوست دارد، دروغگویش مى دانند و شهادت او را نمى پذیرند.
63.برگفتن حرف زور و ناحق مردم با همدیگر رقابت مى کنند.
64.شنیدن قرآن بر مردم سنگین وگران مى آید ودر عوض، شنیدن سخنان باطل بر مردم آسان است.
65.همسایه، همسایه راگرامى مى دارد از ترس زبانش.
66.حدود خدا تعطیل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل مى کنند.
67.مساجد طلاکارى مى شود.
68.راستگوترین مردم پیش آن ها، مفتریان دروغگو مى باشند.
69.شر و سخن چینى آشکار مى گردد.
70.ستمکارى شیوع یافته.
71.غیبت را سخن نمکین مى شمارند و مردم همدیگر را بدان مژده مى دهند.
72.براى غیر خدا به حج و جهاد مى روند.
73.سلطان به خاطرکافر، مؤمن را خوار مى کند.
74.خرابى و ویرانى بیش از عمرانى و آبادى است.
75.زندگى مرد ازکم فروشى اداره مى شود.
76.خونریزى را آسان مى شمارند.
77.مرد براى غرض دنیایى ریاست مى طلبد و خود را به بدزبانى مشهور مى سازد تا از او بترسند وکارها را به او واگذارکنند.
78.نماز را سبک مى شمارند.
79.مرد مال بسیار دارد، ولى از وقتى که آن را پیدا کرده زکات آن را نپرداخته است.
80.قبر مرده ها را مى شکافند و آن ها را مى آزارند وکفن هاى شان را مى فروشند.
81.آشوب بسیار مى شود.
82.مرد روز خود را به نشئه شراب به شب مى برد و شب را به مستى صبح مى کند.
83.با حیوانات عمل زشت انجام مى دهند.
84.حیوانات همدیگر را مى درند.
85.مرد به مصلى مى رود، ولى چون بر مى گردد جامه در تن ندارد.
( ) پیام از منتظران مهدی |
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
*** *** *** *** *** ***
رهایی همه عالم بود به دست کسی
که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند
*** *** *** *** *** ***
تو درد داده ای و تو طبیب درد منی
به جز تو درد مرا هیچ کس دوا نکند
*** *** *** *** *** ***
گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم
بمیرم و کربلا نروم خدا نکند
اباصالح، اباصالح، اباصالح
یا ربّ الرسول، بحق الرسول، اشف صدر الرسول، بظهور الحجة
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توام جدا نکند
*** *** *** *** *** ***
رهایی همه عالم بود به دست کسی
که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند
*** *** *** *** *** ***
تو درد داده ای و تو طبیب درد منی
به جز تو درد مرا هیچ کس دوا نکند
*** *** *** *** *** ***
گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم
بمیرم و کربلا نروم خدا نکند
اباصالح، اباصالح، اباصالح
یا ربّ الرسول، بحق الرسول، اشف صدر الرسول، بظهور الحجة
( ) پیام از منتظران مهدی |
آلاله های ساقی در انتظار راهند
با پیچکی نهانی،همراز افتخارند
شاید ادامه ی راه،تنها گناه آنهاست
با این همه،تحمل،سرشار اعتمادند
گر فخر می فروشند در این جهان باقی
از برکت به نامش،سوگند انتظارند
در کوچه ی امیدم،گر تو نظر کنی باز
چون عطر او ببویی،گویی خود بهشتند
منظومه ی دل من،بی او سکوت سرد است
با این همه،شهیدان،خوش رنگترین نمادند
( ) پیام از منتظران مهدی |
پایانی برای یک آغاز
یا صاحب الزمان!
داستان نجات بنی اسرائیل به دست موسی ، پایان یافت.
اما تو کجا ، موسی کجا؟
موسی ششصد بنی اسرائیلی را نجات داد.
تو صدها میلیون انسان در مانده را رهایی می بخشی.
موسی نُهنشانه ی نبوت نمایایند.
تو وارث بینات نبوت و آیات قدرت همه ی پیامبرانی.
موسی جادوی هشتاد جادوگررا باطل کرد.
تو جادوی جهانی از جادو را نا بود می کنی.
موسی با یک فرعون در افتاد.
تو با صدها فرعون رو در رو میشوی.
موسی چهل سال در غیبت بود.
تو صدها سال است که رخ در پرده ی پنهانی پوشانده ای.
موسی موعود یوسف بود.
تو موعود همه ی پیامبرانی.
مولای من ! داستان موسی را به خاطر تو نوشته ام.
خواسته ام به بهانه ی قصه ی موسی از تو بگویم.
دانسته ام که خدا داستان موسی را فرموده تا ماجرای تو را باور کنم.
( ) پیام از منتظران مهدی |
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که: واثق شو به الطاف خداوندی
گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن، شب چهلمین، خضر خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رُفتم و روبیدم و خضر نیامد. زیرا فراموش کرده بودم حیاط خلوت دلم را جارو کنم.
گفتند: چله نشینی کن. چهل شب خودت باش و خدا و خلوت. شب چهلمین بر بام آسمان خواهی رفت. و من چهل سال از چله ی بزرگ زمستان تا چله ی کوچک تابستان را به چله نشستم، اما هرگز بلندی را بوی نبردم زیرا از یاد برده بودم که خود را به چهلستان دنیا زنجیر کرده ام.
گفتند: دلت پرنیان بهشتی است. خدا عشق را در آن پیچیده. پرنیان دلت را باز کن تا بوی بهشت در زمین پراکنده شود. چنین کردم و تازه دانستم بی آن که باخبر باشم، شیطان از دلم چهل تکه ای برای خود دوخته است.
به اینجا که می رسم، ناامید می شوم، آن قدر که میخواهم همه ی سرازیری جهنم را یکریز بدوم. اما فرشته ای دستم را می گیرد و می گوید: هنوز فرصت هست، به آسمان نگاه کن. خدا چلچراغی از آسمان آویخته است که هر چراغش دلی است. دلت را روشن کن تا چلچراغ خدا را بیفروزی. فرشته شمعی به من می دهد و میرود.
راستی امشب به آسمان نگاه کن، ببین چقدر دل در چلچراغ خدا روشن است!
( ) پیام از منتظران مهدی |
باش یک ساعت خدا را ، تا خدا را با تو بینم
تا تو را دیدم مها ، نی کافرستم ، نی مسلمان
زلف رویت ، کرده فارغ ، از خیال ان و اینم
ای بهشتی روی! اندر دوزخ هجرت بسوزم
بی تو گر خاطر کشد ، بر جانب خلد برینم
اسمان شب ها ،به ماه خویش نازد ، او نداند
تا سحر گه،خفته با یک اسمان مه ،در زمینم
در یمین و در یسارم،مطرب و ساقی نشسته
زین سبب افتان ز مستی،بر یسار و بر یمینم
زیر لب گوید ، به هنگام نگه کردن به عاشق
عشوه ها باید خرید از نرگس سحر افرینم
ان کمان ابرو غزال ، اندر کمند کس نیفتد
من بدین اندیشه ای صیاد ، عمری در کمینم
گاه گاهی ، با نگاهی ، گر نوازی جور نبود
مستحقم،زانکه صاحب خرمنی،من خوشه چینم
ای نسیم کوی جانان،برسر خاکم گذر کن
اب چشم اشک بارم ، بین و اه اتشینم
( ) پیام از منتظران مهدی |
گل آمد و زد خیمه به گلزار ببینید | شد ماه رخ یار پدیدار ببینید |
گسترد به دامان چمن فرش زمرّد | فراش صبا در قدم یار ببینید |
از نفخه باد سحر و عطر ریاحین | صحراست مگر کلبه عطار ببینید |
خورشید و مه و مشتری و زهره و بهرام | ماتند ز نور رخ دلدار ببینید |
این رشته جان در کف و آن تاج مرصع | بر یوسف عشقند گرفتار ببینید |
قُمری به نواخوانی و بلبل به تغزل | در پنجه عشقاند گرفتار ببینید |
سبزی خط عارض گلنار کلیم است | یا سر زده گل از شجر نار ببینید |
خورشید بر آورده سر از مشرق امید | یا آمده گل بر سر بازار ببینید |
عید نو و عید ظفر و عید جواد است | ای خلوتیان حرم یار ببینید |
بر دامن ریحانهی ریحانهی طاهر | ریحانهای از عترت اطهار ببینید |
( ) پیام از منتظران مهدی |
کل قدوم سبز : 222149
قدوم سبز امروز : 8
قدوم سبز دیروز : 4
پیوندهای روزانه
فهرست موضوعی یادداشت ها مناجات[28] . مهدویت[24] . دل نوشته[23] . گوناگون[22] . آیت الله بهجت . رهپویان شهیدان سالگرد . سالگرد یادبود شهدای رهپویان وصال شیراز .
مطالب بایگانی شده
این قافله عمر عجب می گذرد
قدیمیا
پاییز 1386
تابستان 1386
آرشیو
موضوعات وبلاگ من
درباره من
اشتراک در خبرنامه
لینک دوستان من
آقاشیر
دنیای من پر از عکس و حرف نگفته
یادداشتهای من
حرم دل
دوزخیان زمین
مکتب خانه
زیر خیمه
خلوت تنهایی
اوریا
جوان ایرانی
نـو ر و ز
کلبه احزان
علقمه
هر کی به هر جا رسید با دلش رسید
لوگوی دوستان من